فرایند درختی تمدن‌سازی نوین اسلامی‌ایرانی

یک استاد دانشگاه گفت: طبق اصل مسلم در رویکرد فرایندگرایی، برای شکل‌گیری هر تمدن جدید، بسته‌ای حاوی اطلاعات و میراث تمدن‌های پیشین لازم است.

به گزارش در خبرها، محمد خاقانی اصفهانی، استاد دانشگاه اصفهان در یادداشتی نوشت: سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در بخش رسالت خود، «تمدن سازی نوین اسلامی ایرانی بر پایه آرمان‌های الهی» را هدف سند ذکر کرده است. بر اساس این، در یادداشت حاضر، فرایندی برای ایجاد تمدن بین‌الملل اسلامی پیشنهاد می‌شود که فرایند درختی نام دارد.

طبیعتی که در آن زندگی می‌کنیم واحد ذاتاً متحرک و فرایند است. واحدی واقعی است که در طول حرکت خود شکل‌های متفاوت یا متمایز را می‌آفریند. این واحد متحرک، با گذشت زمان -که خود ناشی از همان تحرک است- در مراحل خاصی به شکل خاصی تمایز می‌یابد.

تمدن‌های شکل‌گرفته در این تاریخ پرنشیب و فراز، هر یک با ویژگی‌هایی از تمدن‌های پیشین تمایز می‌یابند. طبق اصل مسلم در رویکرد فرایندگرایی، برای شکل‌گیری هر تمدن جدید، بسته‌ای حاوی اطلاعات و میراث تمدن‌های پیشین لازم است. این بسته باید در حافظه تاریخی ملتی که آرمان تمدن‌سازی را در سر می‌پرورانند مانده باشد تا در زمان و مکان مناسب تمایز یابد.

از اینجا، داستان تشابه سازه تمدنی با سازواره درختی آغاز می‌شود.

تمدن به مثابه دانه گیاهی است که از مجموعه سلول‌های بنیادی تشکیل یافته و این سلول‌ها در فرایند رویش و ادامه حیات خود تبدیل به اجزای مختلفی مثل ریشه، ساقه و برگ می‌شود. هر تمدن جدید، میراثی از تجربه‌ها و فناوری‌های تمدن‌های پیشین را همچون هسته اولیه خویش در بستر جامعه شکوفا می‌کند، ریشه‌های خود را در اعماق آن مردم می‌گستراند، با زبان و گفتمان آن جماعت، بروز و تمایز می‌یابد، یک دنیا پیام و سخن را در ابراز خود می‌پراکند، در فرهنگی نو، هنرهایی نو و فناوری‌هایی نو بروز و تمایز می‌یابد و سرانجام، فناوری‌هایی را که خود به هسته‌ای برای تولد تمدن‌های آینده تبدیل می‌شوند به ارمغان می‌آورد.

جالب اینکه تشابه میان سازواره درختی با ساختار تمدنی در نظریه سیستمی، منطق فرایندگرا و زبان‌شناسی شناختی، تأکید شده است. گرچه نظریه‌های مختلف بر تناظر بین اجزای درخت و روند ایجاد تمدن تأکید کرده‌اند، اما سه آیه شگفت‌انگیز از سوره ابراهیم، طلایه‌دار این موضوع است که در چشم‌اندازی بس فراخ‌تر از این دانش‌ها، با بیانی هنرمندانه و بی‌مانند، گفتمان بشری (و دستاورد آن یعنی تمدن) را با درخت برابر یا مشابه معرفی می‌کند؛ با این تفصیل که نه هر درختی شجره طوبی است که میوه پاکیزه و سودمند به ثمر رساند، بلکه برخی درختان به‌واقع چون شجره خبیثه زقّوم‌اند که میوه‌ای جز آتش به جان بشر نمی‌افکنند و حکایت آن درختان، حکایت تمدنی است که از آن بمب هسته‌ای و شیمیایی و خوشه‌ای و فسفری به بازار بیاید و در کنار آن، همه شکوه فناوری مدرن، کرور-کرور انسان بی‌گناه را به کام مرگی وحشتناک بکشاند.

جهان اسلام در حدود ۱۰ سده پیش، خالق یکی از تمدن‌های باشکوه جامعه بشری بوده است؛ که آن دستاورد بزرگ را مدیون ظهور و نزول قرآن کریم است. قرآن کریم به عنوان متنی بی‌بدیل به زبان عربی آشکار، جامعه اسلامی را به سمت دانش و پیشرفت سوق داد و بدین رو، تمدن اسلامی کهن به منزله تمدن مبتنی بر متن به جهانیان معرفی شد.

در طول تاریخ، تنها معدودی از جوامع بشری به نام ملت‌های تمدن‌ساز شناخته شده‌اند. این ملت‌ها هر یک در بازه زمانی خاصی در مقاطع تاریخ با تثبیت مبانی تمدن خود و تقدیم دستاوردهای خود در روند تحولات جامعه بشری تأثیرگذار بوده‌اند. جهان اسلام در ده قرن گذشته، خود را به عنوان تمدن اثبات کرد ولی از ۴۰۰ سال پیش تاکنون، ملت‌های مسلمان در دوران رکود علمی و عملی خود، تحت اشراف حوزه تمدنی غرب معاصر قرار گرفتند. ناسازگاری دستاوردهای تمدن غربی حاضر با مبانی الهی و ارزشی ما مسلمانان، بحران هویتی خطرناکی را برای ملت‌های اسلامی ایجاد کرده است که جز با ورود قدرتمند مجدد به عرصه تمدن‌سازی قابل درمان نیست.

انتهای پیام



پست های مرتبط

پیام بگذارید