شهید صیاد، دانش نظامی بالایی داشت و دوره های نظامی متعددی را در داخل و خارج کشور طی کرده بود و در اکثر انها حائز مقام اول شده بود. او در دوره رِنجر مقام اول را کسب کرده بود و نیز در دوره هواسنجی بالستیک توپخانه در آمریکا به رغم داشتن رقبای آمریکایی، اما تواسته بود رتبه یکم دوره را کسب کند.
به گزارش در خبرها، سرهنگ ستاد علی سجادی انصاری درباره سپبهد شهید علی صیادشیرازی مینویسد:
«گفتن و یا نوشتن در باره شخصیتی مانند شهید صیاد شیرازی سهل و ممتنع است؛ آسان است چرا که زندگی پربار او بدون کمترین حاشیهای یا زوایای پنهانی، سراسر خدمتگزاری صادقانه و خالصانه در منظر و مرعی پروردگار عالم و خلق خدا بوده است. و از طرف دیگر، دشوار است چرا که در پس همین ظاهر ساده و بیآلایش، عمقی به اعماق اقیانونسها نهفته است که هرکسی را یارای غوص در آن نیست. و اگر نبود احساس دِین به این شخصیت والامقام، که ملتی به او مدیون است، عِرض خود نمی بردیم و زحمت دیگران نمی داشتیم که این عرصه جولانگه ناچیزان نیست.
در سالگرد شهادت این بزرگمرد اما بر خود واجب دیدم تا آنچه را که از ایشان میدانم، اعم از این که از یاران نزدیکش شنیدهام یا موارد کمی را که شخصاً شاهدش بودهام با مخاطبان در میان بگذارم.
در باره شخصیت این شهید بزرگوار از سه منظر میتوان سخن گفت:
۱-بعد اعتقادی و اخلاقی: شهید صیاد، مسلمانی متدین، متشرع و عامل به واجبات و تارک محرمات بود. هر آن چه را که میدانست و یاد میگرفت، برای انجام وظیفه و عمل به آنها بود و نه برای انباشتن در ذهن و حافظه تا روزی در جایی آن را برای توصیه به دیگران بیرون کشد. عاشق عبادت و بویژه نماز و بخصوص نماز اول وقت بود و ان را هیچگاه ودر هیچ شرایطی به تاخیر نمیانداخت. حتی نماز شب او هرگز ترک نمیشد و در سختترین شرایط خود را برای ادای آن موظف میدانست. شخصاً یکی از این موارد را در عملیات «والفجر۲» و در داخل خاک عراق در منطقه حاج عمران شاهد بودم که در نیمههای شب، قمقمه آبی از یک برادر بسیجی گرفت و در زیر آتش خمپاره اندازهای دشمن که هر از گاهی خمپارهای در نزدیکی ما اصابت میکرد، به نماز شب ایستاد.
او اهل اخلاص و تقوی بود، به ذخایر دنیوی کمترین تمایلی نداشت، تا آنجا که وقتی اطلاع پیدا کرد؛ همرزمانش بدون اطلاع او قطعه زمینی از بنیاد شهید برایش گرفته اند و حتی کار ساخت آن را تا حدودی پیش بردهاند، بدون درنگ زمین را به بنیاد پس داد!! به زیر دستانش توجه ویژه داشت. در عین اقتدار و داشتن عزت نفس و اعتماد به نفس بالا، متواضع بود و تکبر در روحش جایی نداشت. ولایتمدار و پیرو صادق امام( ره) و رهبری بود، و تخلف از اوامر آنان را گناهی نابخشودنی میدانست.
۲-بعد حرفهای و تخصصی: شهید صیاد، دانش نظامی بالایی داشت و دورههای نظامی متعددی را در داخل و خارج کشور طی کرده بود و در اکثر انها حائز مقام اول شده بود. او در دوره رِنجر مقام اول را کسب کرده بود و نیز در دوره هواسنجی بالستیک توپخانه در آمریکا به رغم داشتن رقبای آمریکایی، اما تواسته بود رتبه یکم دوره را کسب کند. دارای تدبیر قوی نظامی و شجاعت در تصمیم گیری بود به نحوی که سه عملیات افتخار آفرین و تاریخ ساز دوران دفاع مقدس( طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس) در دوره فرماندهی ایشان بر نیروی زمینی ارتش و فرماندهی عملی وی بر جنگ، طرحریزی و اجرا شد. بسیار وقت شناس و از هر نظر منضبط بود.
بیشتر بخوانید:
* شهید صیاد شیرازی چه درخواستی از شهید خرازی کرد؟
*جنگ را با خالهبازی اشتباه گرفته بودند
در تمام امور از کوچک تا بزرگ برنامه مشخص و زمانبندی شده داشت. پشتکارش فوق العاده بود و هیچ کاری را تا رسیدن به هدف نیمه کاره رها نمیکرد. اساساً، برای کار کردن شب و روز برایش مفهومی نداشت. در زمان فرماندهی بر نیروی زمینی و جنگ، با شجاعت تمام در صحنه نبرد حاضر بود و در بسیاری موارد و بویژه در مواقع بحرانی در خط مقدم حضور پیدا میکرد و شخصاً از نزدیک میدان رزم را مشاهده و وضعیت را از نزدیک و در صحنه ارزیابی می کرد. در شبانه روز وقت بسیار کمی را به خوابیدن و استراحت اختصاص میداد و اساساً، برای کار کردن شب و روز برایش مفهومی نداشت و در یک کلمه کم خور، کم خواب ولی پرکار بود.
۳-مقاطع زندگی شهید صیاد از نظر خدمتی را میتوان به شرح زیر تقسیمبندی کرد:
الف-دوران پیروزی انقلاب؛ شهید صیاد فعالیت چشمگیری در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی داشت. او به رغم شناخته شدن به عنوان یک افسر منضبط، با دانش بالا و توانمند، برای پیروزی انقلاب اسلامی هم از هیچ کوششی دریغ نمی کرد. مجموعه این فعالیت ها موجب شد تا در روزهای پایانی منجر به پیروزی انقلاب ، بازداشت شده و پس از پیروزی انقلاب آزاد شود.
ب- نقش شهید صیاد در وقایع داخلی پس از پیروزی انقلاب اسلامی؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مجموعهای از مخالفین و معاندین در قالب ضد انقلاب، فعالیتهای تخریبی گسترده ای را علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران آغاز کردند تا جایی که تعدادی از این گروهها داعیه تجزیهطلبی داشتند و درصدد تجزیه بعضی از مناطق کشور، بویژه در استانهای کردستان، آذربایجان غربی و کرمانشاه بودند. در شرایط نابسامان ان دوره، شهید صیاد شیرازی نقش چشمگیری در مبارزه با این تحرکات خائنانه ایفا کرد و توانست با همکاری سپاه پاسداران و نیروهای مردمی این فعالیتهای مخرب را سرکوب و خنثی کند.
پ- شهید صیاد و جنگ تحمیلی: نقش شهید صیاد در دوران جنگ تحمیلی بدوراز هر گونه مبالغه و اغراق بینظیر است. شهید صیاد که در اوایل سال دوم جنگ به فرماندهی نیروی زمینی ارتش برگزیده شد، توانست با بهره گیری از تجربیات ارزشمندی که از دوران سرکوب ضد انقلاب به دست آورده بود و با ایجاد همدلی و هماهنگی بسیار زیاد با سپاه پاسداران و بسیج مردمی و هدایت مدبرانه نیروی زمینی ارتش که نقش محوری را در جنگ برعهده داشت، و با بکارگیری افسران متخصص و مجرب این نیرو در طرح ریزی و عملیات های آفندی بزرگی مانند طریق القدس، فتحالمبین و بیت المقدس، فتوحات بینظیری را برای قوای مسلح کشور به ارمغان آورده و کمر ارتش بعثی عراق را در هم شکند.
شهید صیاد در روزهای پایانی جنگ تحمیلی نیز که منافقین متوهم در صدد نفوذ به داخل کشور و به زعم خود سرنگونی نظام جمهوری اسلامی بودند، به رغم نداشتن مسئولیت مستقیم در مناطق عملیاتی به منطقه غرب کشور شتافت و با هدایت نیروهای پراکنده موجود از سپاه و ارتش و بویژه به کارگیری به هنگام نیروی هوایی و هوانیروز،طومار منافقین را در هم پیچید و نیروهای آن نگون بختان را در مرصاد الهی تار و مار کرد.
ت- شهید صیاد پس از خاتمه جنگ و با داشتن فراغ بال بیشتر با دوراندیشی بینظیر،در صدد حفظ آثار و تجربیات گرانبهای دوران دفاع مقدس و انتقال آنها به نسلهای بعدی یویژه در ارتش جمهوری اسلامی برآمد و با پایه گذاری هیئتی تحت عنوان هیئت معارف جنگ که بعد از شهادت ایشان به نام او مزین گردید، خدمت بزرگ دیگری به میهن اسلامی و ملت بزرگ ایران ارائه کرد.
هیئت معارف جنگ به یمن نیت خالصانه آن شهید عزیز به مثابه شجره طیبهای که از زمان تشکیل تا کنون به صورت روز افزون توسعه و تعالی پیدا نموده، موفق شده است میلیونها نفر از جوانان این کشور را چه در دانشگاههای افسری و چه در آموزشگاههای درجه داری و مراکز آموزشی وظیفه با تاریخ مشعشع دوران دفاع مقدس آشنا نموده و این گنجینه گرانبها را به آنان منتقل و روح سلحشوری، شهادت طلبی و دفاع از کیان کشور را در آنان بارور و تقویت نماید.
شاید شنیدن یک جمله از دشمن برای همه آن چیزی که گفته شد و هزاران ناگفته دیگر کفایت کند؛ وقتی که صدام حسین رئیس رژیم بعثی عراق دور روز بعد از ترور ناجوانمردانه شهید صیاد میگوید: « ای کاش این ترور در سال های اول جنگ رخ میداد.»
این شهید سرافراز ارتش اسلام، پس از عمری مجاهدت خالصانه، سرانجام در صبحگاه روز ۲۱ فروردین۱۳۷۸، به آرزوی قلبی خود که همانا شهادت در اه خدا بود رسید، و با ترور ناجوانمردانه منافقین کورباطن، با چهرهای خونین به دیدار معبود شتافت. یادش گرامی و نامش در خاطرهها جاودانه بادً.»
حسن ختام این مطلب را به گوشهای از وصیت نامه آن شهید عزیز اختصاص میدهیم:
« خداوندا! این تو هستی که قلبم را مالامال ازعشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولایتت قرار داده ای. خدایا! توخود می دانی که همواره آماده بودهام، آن چه را که خود به من دادی، در راه عشقی که به راهت دارم، نثار کنم، اگر جز این نبودم، ان هم به خواست تو بود. پروردگارا! رفتن در دست توست، من نمی دانم چه موقع خواهم رفت، ولی می دانم که از تو باید بخواهم که مرا در رکاب امام زمانم قرار دهی و آن قدر با دشمنان قسم خورده ات بجنگم تا به فیض شهادت برسم. سرباز کوچک اسلام؛ علی صیاد شیرازی»
انتهای پیام