ملّتی صرفه‌جو که ملّتی مُسرف شد

در زمستان آلودگی نفس‌مان را می‌بُرد و در تابستان هُرم هوا، بی‌آبی و قطعیِ برق. سیل و خشکسالی و آتش‌سوزی جنگل‌ها هم هرساله در نقاط مختلف کشور اتفاق می‌افتد. ویژگی‌های آب‌وهوا در ایران و جهان در حالِ تغییر است و اصلی‌ترین دلیلِ آن را هم می‌توان «دخالت انسان در چرخه طبیعت» دانست. اقشارِ مختلف جامعه در شهرهای مختلف و فرهنگ‌های ریز و درشت نواحی، به «تغییر اقلیم» واکنش‌های مختلفی نشان می‌دهند؛ نماز باران، تیغ زدنِ تنه‌ درخت به‌نشانه‌ تنبیه، دعا برای باروری زمین و... از جمله این اقدامات است. حسین ایمانی به بخشی از دلایل و تأثیرات فرهنگی گرمایش زمین اشاراتی دارد.

به گزارش در خبرها، در تابستان گرمای مضاعف و آزاردهنده باعث می‌شود تا استفاده از کولر افزایش پیدا کند یا در زمستان آلودگیِ صدچندانِ هوا، ریه‌ شهروندان را تنگ می‌کند. و در تمام فصول مصرف آب، برق گاز، سوخت و... چندین برابر شده‌است.

حسین ایمانی، جامعه‌شناس در گفت‌وگو با در خبرها، درباره دلایل و تأثیرات فرهنگی این تغییرات زیست‌محیطی چنین گفت: ما به‌هرحال به رفتارهایی عادت کرده‌ایم که ماحصلِ تجربه دورانِ مصرف انبوه بوده‌است. اگر از نظر تاریخی الگوهای مصرف را در ایران بررسی کنیم، فرهنگ «سازگاری با اقلیم»، در ایران رواجِ زیادی داشته و مردمانِ گذشته روی اتلاف منابع حساسیت زیادی داشته‌اند. برای مثال اگر تهِ لیوان کسی آب می‌ماند، نباید دور انداخته می‌شد، یا اگر مردم تکّه نانی را گوشه‌ای رهاشده پیدا می‌کردند، آن را می‌بوسیدند و برای پرندگان می‌گذاشتند. از آن‌جایی‌که ما در اقلیمی زندگی می‌کردیم که منابع در برخی مناطق آن محدود بوده(به‌غیر از نواحیِ شمالی و جنوبیِ کشور، اغلب استان‌های کشور آب‌وهوایی گرم، بیابانی یا خشک دارند)، جامعه‌ای کاملاً سازگار با محیط و آگاه از قلّتِ منابع داشته‌ایم.

تشنگیِ گاومیش‌های حمیدیه بر اثرِ خشکسالی استان خوزستان، تیرماه ۱۴۰۰

ایمانی در ادامه، از تیشه‌ای که نظام سرمایه‌داری به ریشه فرهنگ، جامعه و محیط‌زیست زده‌است، سخن گفت: از زمانی‌که «پول‌های نفتی یا پترودلارها» به زندگیِ مردم وارد شد، فرهنگ هم رفته‌رفته تغییر کرد. از طرفی در حالِ حاضر، نظام اقتصادی مبتنی‌بر سرمایه‌داریِ مصرف تعریف شده. بدین معنا که شما هر قدر بیشتر مصرف کنید، ارزشِ بیشتری دارید. سازگاریِ تاریخیِ مصرف در ایران با ظهورِ سرمایه‌داری از دست رفت، به انضمام این‌که پوپولیسم سیاسی هم بر روی آن تأثیرگذار بوده‌است؛ بدین‌صورت که دولت‌ها می‌خواستند پروژه‌های دهان‌پُرکُنی را عملی کنند که به نسبت ظرفیت‌ها و منابعِ موجود، سنگین بود. مشکلی که الآن وجود دارد این است که بخش قابل‌توجهی از افراد، به بی‌محابا مصرف کردن عادت کرده‌اند و میزانِ هدررفت انرژی در کشور زیاد است. دورریزِ کالاهایی مثلِ نان و خوراکی هم بسیار دیده می‌شود. از ملّتی صرفه‌جو به ملّتی مُسرف تبدیل شده‌ایم و حالا باید خود را آماده کنیم و کمربندها را ببندیم که خیلی‌زود وارد دوره جدیدی از مراقبت و مصرف منابع شویم. این‌ها علاوه‌بر تغییرات فرهنگی، گفت‌وگو و همدلی و البته مهم‌تر از همه، جامعه‌ای بدونِ شکاف و اختلاف طبقاتی می‌طلبد. به‌زودی، دوره‌ای جدید، نه‌تنها در ایران، بلکه در تمام جهان آغاز خواهدشد که در آن خبری از منابعِ تمام‌ناشدنی نیست.

​این جامعه‌شناس سپس به باورهای آسیب‌زای افراد ضدعلم اشاراتی کرد و افزود: «گرم شدن زمین» برخلاف نظرِ منتقدین و کسانی‌که آن را باور ندارند، بسیار جدی‌ست. گروهی از افراد مانند دونالد ترامپ به خطراتِ تغییر اقلیم باور ندارند و بی‌توجهی می‌کنند. اما داده‌هایی که دانشمندان و اقلیم‌شناسان ارائه کرده‌اند نشان می‌دهد که از اواخرِ قرن نوزدهم، با توجه به فعالیت‌هایی که بشر بر روی کره زمین انجام داده، گرمایش زمین در حال وقوع است، پس به این ترتیب، پدیده‌ای طبیعی نیست. نکته در این‌جاست که به‌واسطه مداخلات انسانی، این تغییرات درحالِ وقوع است.

ایمانی برخی از عملکردهای نادرست دولت‌های همسایه و کارگزارانِ داخلی را یادآور شد و آینده احتمالیِ زمین را متصور شد و بیان کرد: خیلی از اقداماتی که در ایران صورت گرفته نیز به گرمایشِ زمین دامن زده‌؛ مثالِ بارز و مشخصِ آن، خشکاندنِ مرداب‌ها، برداشت از سفره‌های آب زیرزمینی، سدسازی‌های پی‌درپی و... . تمام این رفتارها در طولانی‌مدت تأثیرگذار بوده و باعث تغییرِ آب‌وهوا شده‌است. مطالعات نشان می‌دهد تغییرات وسیع و دامنه‌دارِ آن تا سال‌های بعد هم ادامه خواهد داشت. تخمین زده می‌شود که ممکن است برخی کشورها یا مناطقِ جزیره‌ای تماماً زیرِ آب بروند. این فرایند ممکن است چندده‌سال طول بکشد و اگر تغییری در رفتارهای تولید، مصرف و بهره‌برداری از منابعِ ما حاصل نشود، این اتفاقات با سرعت فزاینده‌ای رخ می‌دهند. بنابراین، بعضی از فرهنگ‌های انسانی به‌طورِ کل محو می‌شوند و چیزی از آن‌ها باقی نخواهد ماند. با گرم‌تر شدنِ زمین، برخی از مناطق نیز قابلیت زیست‌شان را از دست خواهند داد.

کم‌آب بودنِ سد لتیان، مهرماه ۱۴۰۰

او به آینده خاورمیانه و اعتراضات و مطالبات هموطنانِ ساکنِ مناطقِ آسیب‌دیده که با معضلات جدیِ زیست‌محیطی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، اشاره کرد و گفت: «جنگ» بر سرِ منابعِ باقی‌مانده، پیامد دیگرِ تغییر اقلیم خواهد بود. متأسفانه یکی از حوادثی که در آینده خاورمیانه پیش‌بینی‌ می‌شود، جنگ بر سرِ «آب» است. برای مثال، بخشی از ناآرامی‌های سال‌های اخیرِ سوریه، به‌دنبال چند سال خشکسالیِ پی‌درپی بود. چندین‌سال خشکسالی در سوریه باعث شد، روستاییانِ زیادی معیشت، کار و زندگی‌شان را از دست بدهند و به شهرها مهاجرت کنند؛ شهرهایی که آمادگی برای پذیرشِ آن‌ها را نداشت و سبب بروزِ تغییرات سیاسی شد و وضعیت را آشفته کرد. در کشورِ عراق هم وضعیت به‌صورت بُغرنجی بود و کشورِ‌ ترکیه با پروژه‌های سدسازیِ منابعِ مشترک آبی، سهم زیادی در خشکسالیِ این کشور دارد. ایران نیز با این معضل دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ طوری‌که انتقادات جدی به پروژه‌های سدسازی یا دستکاری در منابعِ طبیعی تنش‌هایی را برای مردم به‌دنبال آورد. در اصفهان، چهارمحال‌وبختیاری، اهواز، آبادان و بعضی شهرهای دیگر، چندین‌بار اعتراضاتی برگزار شده‌بود؛‌ علی‌الخصوص‌ در شهرهای جنوب‌غرب کشور که پیش‌تر نیز ضربات زیادی را متحمل شده‌بودند. بخشِ زیادی از استان خوزستان به‌دلیل جنگ تخریب شد و تغییرات اقلیمی ضربات بیشتری را به این استان وارد کرد. طبق آمارهایی که از سازمان تأمین اجتماعی منتشر شده، متأسفانه این استان در حال از دست دادنِ جمعیت است.

حسین ایمانی جاجرمی، جامعه‌شناس در پایان نیاز به تدوینِ برنامه‌ای در جهت کُند کردنِ روندِ گرمایش زمین را واجب و ضروری خواند و بیان کرد: بسیاری از کشورهایی که در معرضِ این خطر هستند و خرد را به کار گرفته‌اند، برنامه‌هایی برای جبران و ترمیم و تسکین تعبیه کرده‌اند تا هزینه‌های احتمالیِ آینده را کاهش دهند. یکی از مهم‌ترین اقداماتی که می‌بایست انجام داد تا جمعیت که در حالِ مهاجرت از شهرهای آسیب‌دیده‌ است به‌درستی مدیریت شود. این مسئله کاملاً ملی و بین‌المللی‌ست و همکاری‌های متعددی در سطوحِ داخلی و خارجی می‎طلبد و می‌بایست در دستورِ کار جدی قرار بگیرد.

انتهای پیام



پست های مرتبط

پیام بگذارید