نهادهای مرتبط با تئاتر همسو و هماهنگ نیستند

اولین نشست از وبینار دو روزه «بررسی تئاتر انقلاب اسلامی» روز شنبه بیستم فروردین ماه با موضوع «زیبایی شناسی تئاتر انقلاب اسلامی» و حضور تعدادی از کارشناسان و مدرسان حوزه تئاتر برگزار شد.

به گزارش در خبرها به نقل از روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی، اولین نشست از وبینار دو روزه «بررسی تئاتر انقلاب اسلامی» روز شنبه بیستم فروردین ماه با همکاری دانشگاه سوره با موضوع «زیبایی شناسی تئاتر انقلاب اسلامی» به دبیری فرزاد معافی غفاری پژوهشگر و مدرس دانشگاه، با سخنرانی حجت‌الاسلام‌والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، محمدعلی خبری، هوشنگ توکلی، محمود فرهنگ و حسن دولت‌آبادی از ساعت ۱۶ تا ۱۹ برگزار شد.

در این وبینار، زیبایی‌شناسی تئاتر انقلاب از زوایای مختلف مورد تحلیل، نقد و بررسی کارشناسان قرار گرفت. مفاهیم فلسفی زیبایی‌ و ارتباط آن با تئاتر متعهد، روند شکل‌گیری مفاهیم انقلابی در هنر تئاتر پیش و پس‌ از آنقلاب، تئاتر دفاع مقدس و انعکاس مفاهیم انسانی همچون شجاعت و ایثار، بررسی حال امروز تئاتر انقلابی و دلایل کم‌رنگ شدن آرمان‌های امام ، دفاع مقدس و مقاومت و ... محور صحبت سخنرانان بود.

در مطلب پیش‌رو مشروح مباحث مطرح‌شده توسط حجت الاسلام‌والمسلمین عبدالحسین خسروپناه (استاد فلسفه و پژوهشگر فلسفه دینی)، محمدعلی خبری (نویسنده و کارگردان و مدیر فرهنگی)، هوشنگ توکلی (نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر)، محمود فرهنگ (کارگردان و از چهره‌های شناخته‌شده تئاتر انقلاب) و حسن دولت‌آبادی (نویسنده، کارگردان و پژوهشگر حوزه تئاتر) در این وبینار را می‌خوانید:

این جلسه پس از پخش آیاتی از کلام‌الله قرآن مجید و سرود جمهوری اسلامی و نیز خوش‌آمد گویی برگزارکنندگان و طرح این سؤال از سوی دبیر وبینار آغاز شد: «مفهوم تئاتر انقلاب چیست و چه تفاوتی با دیگرگونه‌های تئاتری دارد؟»

پیوند تئاتر با حکمت و حصول زیبایی شهودی

حجت‌الاسلام‌والمسلمین عبدالحسین خسروپناه در ابتدای سخنان خود ضمن تأکید بر پیوند هنر و حکمت گفت: دغدغه‌ای که ما سال‌ها داریم، نسبت حکمت و هنر است و اگر هنر انقلاب اسلامی بخواهد شکل بگیرد از پیوند حکمت و هنر است. چهار عنصر هستند که هنر با آن‌ها ارتباط دارد: حکمت، معرفت، صنعت و معیشت هنر و اگر قرار باشد حکمرانی در عرصه هنر شکل بگیرد، باید به این چهار عنصر پرداخته شود.

او در ادامه افزود: اصطلاح زیبایی‌شناسی درواقع یک اصطلاح فلسفی است و به حوزه فلسفه هنر مربوط است و یکی از پرسش‌های بسیار مهم دراین‌ارتباط، چیستیِ زیبایی است. زیبایی یک امر احساسی یا ادراکی است. برخی زیبایی را هماهنگی اجزا و کل دانستند مثل افلاطون و برخی زیبایی را نظم و تقارن دانستند که از آثار ارسطو به دست می‌آید اما به‌زعم من، هیچ‌کدام از این‌ها معنی حقیقی زیبایی نیست. حقیقت زیبایی هم از سنخ ادراک و هم از سنخ احساس است. همه ما یک تجربه درونی به حقیقت زیبایی داشته‌ایم؛ بنابراین باید بامطالعه خویشتن و پدیدارشناسی، این تجربه درونی را واکاوی کنیم و ببینیم این زیبایی از کدام سنخ است. بنده تبیین پدیدارشناسانه خودم را از تجربه درونی خودم می‌گویم؛ آنچه من می‌فهمم این است که زیبایی هم از سنخ ادراکات و هم احساس است. یک نوع درک و احساس رضایت و خوشایندی درونی است که یا به شکل احساس و یا به شکل ادراک درمی‌آید. اگر زیبایی مقوله احساسی باشد از سنخ علم حضوری می‌شود. همه احساساتی که نسبت به آن‌ها درک مستقیم داریم از سنخ علم حضوری هستند و بنابراین آنگاه که ما نسبت به پدیده‌ای احساس زیبایی می‌کنیم، علم حضوری است اما گاهی زیبایی از سنخ ادراک حصولی است؛ یعنی یک مفهوم از زیبایی، مفهوم انتزاعی است که اگر بخواهم با ادبیات حکمت صدرایی سخن بگویم، زیبایی یک معقول ثانیِ فلسفی است. ادراکات کلی هستند که مابه‌ازای خارجی ندارند؛ اما منشأ انتزاع خارجی دارند و همان ویژگی‌هایی هستند که هنرمند پدید می‌آورد. مثل طراحی صحنه، محتوای داستان، نورپردازی، طراحی لباس و... که همه آن‌ها ادراک حصولی زیبایی هستند. این معنای فلسفی که عرض کردم، سؤال دیگری را به دنبال خواهد داشت: این‌که زیبایی از جنس زیبایی حسی، وهمی، خیالی، عقلی یا شهودی و قلبی است؟

او همچنین به مفاهیم دیگری از زیبایی تأکید کرد: همه مراتب زیبایی به لحاظ مراتب انسان وجود دارد؛ زیرا زیبایی یک معقول ثانی فلسفی انسانی و یک معلوم حضوری انسانی است و از لحاظ مراتب انسانیت است که زیبایی مراتب پیدا می‌کند. آنگاه این خوشایندی چشم‌نواز می‌شود، زیبایی حسی است و درجه بالاتر از آن زیبایی خیالی است یعنی وقتی شما چشم خود را از نور سالن، صحنه، لباس و چهره برمی‌دارید و چشم‌هایتان را می‌بندید. در صورت خیالی شما، همان ادراک زیبایی صحنه وجود دارد. زیبایی وهمی ادراکی وجدانی است که از زیبایی حضوری پیدا می‌کنیم؛ مثلاً وقتی یک صورت ذهنی از عشق به مادر انتزاع می‌شود آن صورت حصولی عشق به مادر که برگرفته از علم حضوری عشق به مادر است، زیبایی وهمی می‌شود. زیبایی عقلی آن ادراک کلی است که از زیبایی داریم. همه هنرمندان وقتی‌که تدریس هنر و زیبایی می‌کنند از یک ادراک کلی زیبایی سخن می‌گویند، مسئله، زیبایی عقلی است و این زیبایی عقلی، معقول ثانی فلسفی است که مابه‌ازاء خارجی ندارد اما منشأ انتزاع خارجی دارد. زیبایی شهودی و قلبی آنگاه است که انسان علم حضوری ولی علم حضوری عرفانی زیبایی را بیابد. وقتی انسان اهل سیر و سلوک می‌شود و منازل عرفانی را طی می‌کند به درجاتی می‌رسد. در هر منزلی یک زیبایی شهودی می‌یابد: زیبایی یقین، زیبایی صبر، زیبایی بسط، زیبایی قبض تا برسد به زیبایی ولایت که یکی از عالی‌ترین درجات زیبایی است. در هنرهای نمایشی و به‌ویژه تئاتر، هنرمندان داستانی را در برابر تماشاگران به نمایش درمی‌آورند با طراحی صحنه، گریم، طراحی نور، لباس و ... و مهم‌ترین رکن آن بحث محتوایی است که ممکن است به‌صورت تئاتر صحنه‌ای، تئاتر خیابانی، پانتومیم، خیمه‌شب‌بازی، تئاتر روحوضی و تئاتر قهوه‌خانه‌ای (که امیدوارم دوباره این نوع تئاتر رواج پیدا بکند) اجرا شود. آن زیبایی که به آن اشاره کردم در تئاتر نیز وجود دارد. درواقع تئاتر نیز می‌تواند ادراک و احساس زیبایی ایجاد بکند؛ اما آیا زیبایی تئاتر از جنس زیبایی حسی است؟ جواب بله است؛ اما تئاتر می‌تواند زیبایی حسی را به زیبایی خیالی و وهمی و عقلی منتهی کند و حتی در زیبایی شهودی نیز می‌تواند تأثیرگذار باشد و آن زمانی اتفاق می‌افتد که تئاتر با حکمت پیوند بخورد.

تئاتر انقلاب؛ هنری منطبق با شعارهای جهانی و فطریِ بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری

حجت‌الاسلام‌والمسلمین عبدالحسین خسروپناه در بخش دیگری از سخنان خود به بیانات رهبر معظم رهبری در گام دوم انقلاب اشاره‌کرده و گفت: انقلاب اسلامی را با شعارهایش باید شناخت. مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم خود تعبیری دارند به نام نظریه نظام انقلابی و می‌فرمایند این نظریه نظام انقلابی سه رکن دارد خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی و بعد می‌فرمایند این نظام انقلابی شعارهایش جهانی و فطری است که عبارت است از آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزت، عقلانیت و برادری. این مجموعه مفاهیم همگی مفاهیمی زیبا هستند؛ یعنی از مفهوم آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، عزت، عقلانیت و برادری زیبایی انتزاع می‌شود و همگی مفاهیم حکمی هستند که زیبایی از آن‌ها انتزاع می‌شود. اگر هنرمندان عزیز ما در تئاتر بتوانند در رکن تئاتر که داستان آن است، شعارهای جهانی و فطری را وارد کنند درواقع ما از تئاتر متناسب با انقلاب اسلامی برخوردار هستیم. لذا وقتی ما از هنر حکمی و تئاتر حکمی سخن به میان می‌آوریم درواقع مصداق آن می‌شود هنر انقلاب؛ یعنی هنر و تئاتری که با شعارهای جهانی و فطریِ بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری منطبق باشد.

هنر درانقلاب ؛ زبانی برای ارائه پیام

محمدعلی خبری مدرس دانشگاه و پژوهشگر نیز در ادامه این جلسه با توجه به مباحث مطرح‌شده سؤالی را عنوان کرده و گفت: ما با تئاتر چگونه ارتباط برقرار کردیم و تئاتر چه زمینه‌ای را در فرهنگ ما دارد. اگر بخواهیم درباره زیبایی‌شناسی هنر و تئاتر صحبت کنیم، مسلماً آن‌ چیزی است که در حوزه تئاتر غرب و در یونان وجود دارد و به‌نوعی می‌توان گفت ما این مباحث را در فرهنگ خود نداریم. اگر صحبت از هنر می‌شود، ریشه‌های آن را می‌توانیم در متون کهن خود و در فرازهایی از نگاه حکما و اندیشمندانمان در حوزه شعر و ادب بررسی کنیم و اگر زیبایی را نیز بخواهیم بررسی کنیم، متوجه حکما و عارفان خود می‌شویم. هنرهای نمایشی نیز ریشه در فرهنگ سه‌هزارساله تمدن ما دارد اما آنچه به‌عنوان تئاتر درباره آن صحبت می‌کنیم، به حدود 120 و یا 130 سال پیش بازمی‌گردد و این آشنایی یک آشنایی نیمه است چراکه تئاتر ۲۵۰۰ سال ساختارها و آثار خود را ارائه کرده است و ما زمانی با تئاتر آشنا می‌شویم که می‌بینیم که ناصرالدین‌شاه و برخی دیگر به کشورهای غربی می‌روند و آرام‌آرام با تئاتر آشنا می‌شوند؛ بنابراین ما توسط مترجمان و کسانی که به دیار مغرب رفته‌اند با تئاتر آشنا شدیم و مردم ما باواسطه با این هنر آشنا شده‌اند؛ بنابراین ما باید تئاتر را در ۱۲۰ یا 130 سال گذشته و با رویکردهایی که به آن داشته‌ایم موردبررسی قرار دهیم. البته درست است که ما با تئاتر از این طریق آشنا شده‌ایم اما آرام‌آرام افرادی آمدند و سعی کردند، ادبیات نمایشی خاص خودمان را به وجود بیاورند و مباحث و مسائلی را شکل دهند که امروز به‌عنوان تئاتر در کشور ما انجام می‌شود.

خبری در ادامه با اشاره به وقوع انقلاب اسلامی افزود: اما بحث ما این است که انقلاب چه اتفاقاتی را در حوزه تئاتر رقم زد. اگر بخواهیم به ویژگی‌های تئاتر انقلاب بپردازیم باید ببینیم، زمینه‌های وجودی آن چند سال پیش انجام شد و چه کارها و چه گروه‌هایی آن را انجام داده‌اند و بحث‌هایی از این قبیل که می‌تواند مورد تحقیق و پژوهش قرار بگیرد. در سال ۵۶ و ۵۷ می‌بینیم که کلیت جامعه یک رویکرد جدیدی را به انواع و اقسام هنر پیدا می‌کند و این انواع و اقسام هنر از تئاتر و سینما تا موسیقی و نقاشی و یک ارتباط معناداری با مسائل انقلاب به وجود می‌آورد و مهم‌ترین ویژگی این است که جامعه ما در کلیت خودش با تئاتر و انواع دیگر هنر آشنا می‌شود که قبل از آن به این صورت نبوده است. در آن زمان تنها تئاتر شهر، تئاتر سنگلج، جریان‌های تجربی وجود داشت و در دانشگاه جریان تئاتری آرام‌آرام داشت به وجود می‌آمد و برخی شهرستان‌ها به‌مرور اجرای تئاتر را به‌صورت فصلی و توسط گروه‌های خاص داشتند؛ اما جامعه در کلیت خود در سال‌های ۵۶ و ۵۷ باهمه هنرها ازجمله هنر تئاتر آشنا می‌شود و در کنار آن آشنایی، موضوعاتی به‌کاربرده می‌شود که موضوعات جامعه است و هر مسئله‌ای که در این دو سال به روی صحنه می‌رفت در ارتباط با نیاز جامعه بود. ویژگی بعدی که مطرح می‌شود این است که چون همه اقشار حضور داشتند، تئاتر به سمت مردمی‌شدن می‌رفت و این‌گونه است که ما می‌بینیم همه اقشار، هم در رویکرد هنرمندی و هم در رویکرد مخاطب در صحنه حضور داشتند و حتی در مدارس نیز دانش‌آموزان معلمان بودند و حتی اصناف و کارمندان این مسئله را دنبال می‌کردند. مسئله بعدی این است که زبان هنر در آن زمان و پس‌ازآن در زمان انقلاب و اوایل آن، برای ارائه پیام است. بدین معنا که هنرمندان و مردم برای این‌که بخواهند پیام خود را ارائه بدهند، سعی می‌کنند به‌گونه‌ای از هنر استفاده کنند و از طریق آن پیام انقلاب و پیام خود را منتقل کنند بدین ترتیب است که می‌بینیم در همان زمان، گروه‌های هنری تشکیل می‌شوند در مدارس، مساجد در اصناف، کارگاه‌ها و کارخانه‌ها و... و حتی نهادهای انقلابی مثل جهاد سازندگی که ظهور می‌کنند، جشنواره تئاتر دارد و پس‌ازآن در حوزه هنری و دفتر تبلیغات اسلامی گروه‌های هنری و تئاتری فعال می‌شوند.

تئاتر و هم‌افزایی گروه‌ها و نهادهای هنری

این مدرس دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود به هنر متعهد و غیرمتعهد اشاره‌کرده و گفت: رویکرد بعدی که به آن اشاره می‌کنم هنرمند متعهد و غیر متعهد است و بحثی است که در طول سال‌ها مطرح‌شده است؛ متعهد بودن به انقلاب و ارزش‌ها و هنر مطرح و در کنار این‌ها آثار و موضوعاتی که ارائه می‌شد در جهت حمایت و حفاظت از ارزش‌های دینی و انسانی است. هنرمندان متعهد موضوعاتی همچون اتحاد و یگانگی، موضوعات انسانی، دوستی، مهربانی، ایثار، کمال و فضایل مختلف اخلاقی را در آثار خود مطرح می‌کنند و حتی موضوعات مربوط به انقلاب دیگر کشورها نیز مورد تأکید قرار می‌گیرد. مسئله دیگر، افشای پلیدی‌ها بوده است. پلیدی‌هایی که در حوزه سیاست و در حوزه حکومت قبلی وجود داشته و انقلاب بر اساس آن‌ها مطرح‌شده است، دستمایه قرارگرفته و آرام‌آرام این افشای پلیدی‌ها به سمتی می‌رود که مذهب و انقلاب از آن‌ها دوری می‌کند و در برخی از آثار دفاع از مظلوم و ضد ظلم بودن، استقلال‌طلبی و مبارزه با استکبار آمریکا و شوروی را حتی در تعزیه‌هایی که اجرا می‌شد، می‌بینیم؛ بنابراین در دوساله اول انقلاب، هنر تئاتر مردمی می‌شود و همه اقشار در آن شرکت می‌کنند. پس‌ازآن در سال ۵۹ و در زمان دفاع مقدس می‌بینیم که همین رویکرد خود را آرام‌آرام به دفاع مقدس می‌کشاند اما سؤالی که پیش می‌آید این است که چه شد این اتفاقات و این رویکردها آرام‌آرام کم‌رنگ شد به صورتی که آموزش‌وپرورش ما جایگاه خود را ازدست‌داده، نهادهایی که رویکرد اجرای تئاتر را داشتند دیگر خالی از آن رویکرد هستند و تنها چند نهاد هستند مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که ‌آن‌هم فقط در جشنواره‌ها و برخی مقاطع و برخی سالن‌ها که این رویکرد را تنها در اجرای تئاتر دارند. از سوی دیگر خانواده‌ها و جوانان گرایششان به آموزش تئاتر بیشتر و بیشتر شده است.

خبری در ادامه صحبت های خود گفت: یکی از ویژگی‌های مهمی که در آن زمان وجود داشت. هم‌افزایی بود؛ یعنی نهادهای مختلف هنر باهم هم‌افزایی داشتند. امروز اما آن هم‌افزایی وجود ندارد. اگر آموزش‌وپرورش را بخواهیم مثال بزنیم، باید ببینیم جایگاه تئاتر و نمایش در آموزش‌وپرورش در کجا است؟ ارتباط آموزش و پژوهش با مدیریت هنر چگونه است؟ آیا تکلیف حوزه تئاتر مشخص است یا خیر؟ متأسفانه اغلب مدیران و هنرمندان در روزمرگی قرارگرفته‌اند که در آن، هم‌افزایی وجود ندارند و تکلیف هنر تئاتر نیز در آن مشخص نیست. اهدافی که باید ما را به سرچشمه مقصود برسانند، نیز در حوزه تئاتر وجود ندارد به‌طوری‌که این سؤال پیش می‌آید: آیا اصلاً ما تئاتر داریم یا خیر؟ اگر هنرمندی قرار است هر ۴ سال یا ۵ سال یک‌بار کار تئاتر کند یا مثلاً آقای توکلی هر ۳۰ سال یا ۱۵ سال یک‌بار کار تئاتر کند آیا اسم این تئاتر است و ما می‌توانیم بگوییم تئاتر داریم؟ ما زمانی می‌توانیم بگوییم تئاتر داریم که همه گروه‌ها و نهادها هم‌افزایی داشته باشند و هیچ سالنی خالی نماند.

«زیبایی‌شناسی در تئاتر انقلاب اسلامی» و «هنر تئاتر تراز انقلاب اسلامی»

محمود فرهنگ از فعالان حوزه تئاتر انقلاب و دفاع مقدس هم به‌عنوان سومین سخنران کاربرد واژه‌های زیبایی‌شناختی مبتنی بر ارزش‌های انقلابی را مورد تأکید قرار داده و گفت: وقوع انقلاب خیلی از واژه‌هایی را که ما در کتاب‌ها می‌خواندیم و یا احیاناً در کلاس‌ها تدریس می‌کردند را به هم ریخت . به خاطر می‌آورم که در سال ۶۱ بحثی داشتیم با آقای دکتر حسین جعفری و آقای مختاری راجع به این‌که عکس‌هایی از شهدا می‌دیدیم که در جبهه آبادان به شهادت رسیده بودند و وقتی انسان این عکس‌ها را می‌دید با خود می‌گفت که چه مرگ‌های زیبایی اتفاق افتاده است و این شهادت‌طلبی و فداکاری درواقع خیلی از واژه‌ها را به هم می‌ریخت و توانست به بسیاری از واژه‌ها که شنیده بودیم جامه عمل بپوشاند. اگر بخواهیم راجع به زیبایی‌شناسی در تئاتر انقلاب اسلامی صحبت کنیم، باید راجع به «هنر تئاتر تراز انقلاب اسلامی» صحبت کنیم. برای این‌که وقتی انقلاب اسلامی به وقوع پیوست و به تعبیر امام، انقلاب ما انفجار نور بود، دفاع مقدس نیز در دل انقلاب اسلامی قرار گرفت. درواقع اگر انقلابی اتفاق نمی‌افتاد، هیچ‌گاه این هشت سال جنگ به ما تحمیل نمی‌شد و این همه رشادت و شهادت و فرزندانی که در راه دفاع از کشور اسلامی جان خود را ایثار کرد را شاهد نبودیم. به این جهت به‌نظر می‌رسد که ما باید دنبال واژه‌هایی بگردیم که این واژه‌ها توسط انسان‌هایی شکل گرفته است که تعریف جدیدی از آن‌ها را ارائه داده‌اند.

وی در ادامه گفت: کار نمایش درواقع کنکاش در وجود انسان‌ها است و با وجود انسان‌ها سروکار دارد و به همین جهت هنر نمایش به‌عنوان یک هنر اندیشه‌ورز مطرح می‌شود و تا این حد عمیق است و پایان‌ناپذیر. چراکه وجود انسان پایان‌ناپذیر است و هر یک از انسان‌ها و شخصیت‌ها دنیای عجیب‌وغریبی دارند و هرکدام از آن‌ها کلیدواژه‌های زیبایی‌شناسی را به شکل دیگری تعریف می‌کنند. در این مورد، اگر بخواهیم به مبارزان قبل از انقلاب اسلامی بپردازیم آن‌ها برای انقلاب اسلامی و اسلام مبارزه کردند از قبل از ۱۵ خرداد؛ شهدایی که در فیضیه قم به شهادت رسیدند، آن‌ها که در زندان‌های نظام منحوس شاهنشاهی شکنجه شدند و برخی از آن‌ها زنده هستند. آن‌ها واژه شجاعت را به لحاظ زیبایی‌شناسی زنده کردند: مبارزه، فداکاری، ولایت‌پذیری و دفاع از آرمان‌هایی که برای آن مبارزه کردند را جامه عمل پوشاندند.

فرهنگ ادامه داد : وقتی میرزا کوچک‌خان جنگلی به شهادت می‌رسد، شهید مدرس می‌گوید یکی از توپخانه‌های این نهضت از بین رفت. وقتی به شخصیت میرزاکوچک‌خان نگاه می‌کنیم می‌بینیم سرتاسر مبارزات او زیبایی است: برخورد و با دژخیمان شاهنشاهی و رضاشاه زیبا است، مبارزات زندگی او در جنگل و شخصیت‌هایی که اطراف او هستند اهداف او و این‌که تلاش می‌کند جمهوری اسلامی را در ایران تأسیس کند همه این‌ها زیبا هستند و درواقع واژه‌های زیبایی‌شناسی را برای ما به تصویر می‌کشد. این شخصیت و شخصیت‌های دیگری همچون شیخ فضل‌الله نگاهشان و حتی مرگشان هم زیبا بوده است وقتی به انقلاب می‌رسیم دفاع مقدس اتفاق می‌افتد و جوان‌هایی که جان خود را ایثار می‌کنند تا آرمان‌های امام به انجام برسد و درخت انقلاب به بار بنشیند. در صحبت‌های امام می‌بینیم که آرمان‌هایی وجود دارد که ما برای به تحقق نشاندن آن باید سال‌های سال تلاش کنیم و این تلاش باید با تمام هنرها انجام شود.

هنرمندان تئاتر نتوانستند بیرق شهدا را به دوش بکشند

این کارشناس حوزه تئاتر در ادامه صحبت‌های خود گفت: حالا باید ببینیم آیا تئاتر انقلاب اسلامی توانسته است آن زیبایی‌هایی که در آرمان‌های امام خمینی بوده به تصویر بکشاند و آیا توانسته است آثاری را در مورد انقلاب اسلامی ارائه بدهد که بتواند شالوده انقلاب اسلامی را نه‌تنها در ایران بلکه در دنیا محکم کند. نظر من این است که ما نتوانستیم. هنر اصلی را شهدا انجام دادند و هنرمندان تئاتر نتوانستند بیرق شهدا را به دوش بکشند. شاید ما در آسمان هنر تئاتر انقلاب اسلامی نتوانستیم آثاری را هم در حوزه ادبیات نمایشی و هم حوزه تئاتر ارائه بدهیم. شما کنکاش کنید چند اثر در حوزه ادبیات نمایشی تولیدشده و چند نمایش در مورد انقلاب اسلامی به شایستگی، ارزش و رسالت انقلاب اسلامی را با آن شهدا و آرمان‌ها به ما نشان دادند. تقریباً می‌توانیم بگوییم چیزی را در این حوزه نداشتیم البته در حوزه دفاع مقدس تلاش‌هایی شده است جشنواره‌هایی برگزارشده است؛ در سال‌های ۶۱ جشنواره‌هایی مثل جشنواره گل‌چهرگان بسیج، جشنواره ۱۷ شهریور، جشنواره شهدای محراب، تئاتر سنگر و پس از تعطیلی، برخی از آن‌ها به جشنواره تئاتر فجر پیوستند. در جشنواره فجر سال ۶۰ تا دهه‌های ۷۰ و تا زمانی که اصلاح‌طلبان مسلط نشده بودند بویی از فجر را می‌توانستیم استشمام کنیم ولی متأسفانه این مسئله به‌تدریج کمرنگ و کمرنگ‌تر شد و در جشنواره‌های فجر در سال‌های گذشته بویی از انقلاب اسلامی و فجر انقلاب اسلامی به مشام ما نمی‌رسید. شاید چند نمایش به‌عنوان نمایش‌های دفاع مقدس که بعضاً ضد جنگ بودند و ربطی به دفاع مقدس نداشتند ارائه می‌شد برای این‌که خیلی از مسئولین بتوانند بگویند که ما ویترین خود را پر کردیم.

فرهنگ افزود: یک وقتی شخصیت‌هایی مانند شهید همت‌ها، باکری‌ها و دیگر شخصیت‌های بزرگی که در دفاع مقدس به شهادت رسیدند را داشتیم اما نتوانستیم زیبایی‌های نهفته در شخصیتشان را نشان دهیم. کشف زیبایی‌های نهفته در شخصیت آن‌ها مثل دفاع، قهرمانی، شجاعت، جسارت و اسلام‌شناسی و موقعیت‌شناسی و پیروزی، موفقیت، شهادت‌شناسی به عهده هنرمندان نمایش است که متأسفانه به وقوع نپیوسته است. خوشبختانه در حوزه ادبیات داستانی و در حوزه رمان‌های دفاع مقدس، یادداشت‌ها و خاطرات رزمندگان دفاع مقدس به‌طورجدی کار کردیم اما متأسفانه آن زیبایی‌هایی که در ادبیات دفاع مقدس و انقلاب کشف شده است، نتوانسته به‌عنوان یک چشمه زلال به ادبیات نمایشی تئاتر کشور ورود کند و بتواند آن زیبایی‌شناسی تئاتر انقلاب اسلامی را بروز دهد.

تئاتر انقلاب اسلامی ، مذهبی و دفاع مقدس زیر ضربه

این کارگردان تئاتر اظهار کرد: اگر این اتفاق بیفتد شاید ما بتوانیم به آثار بسیار فاخر و ارزشمند دست پیدا کنیم. البته در آسمان تئاتر کشور ما طی این سال‌ها در موضوعات مختلف دینی، مذهبی تاریخی و حتی دفاع مقدس ستاره‌هایی درخشیده‌اند؛ اما آسمان تئاتر انقلاب اسلامی برای این‌که زیبایی‌هایش کشف شود، ادبیات دفاع مقدس داستانی و رمان باید در حوزه ادبیات نمایشی قرار بگیرند. البته در جامعه تئاتری ما به‌نوعی دین‌ستیزی و دین‌گریزی رشد کرده و این باعث می‌شود که آن زیبایی‌شناسی انقلاب اسلامی کمتر موردتوجه قرار بگیرد. اگر بخواهیم شالوده اصلی تولید نمایش‌های دینی یا انقلابی یا دفاع مقدس را به اوج و قله برسانیم باید در حوزه ادبیات نمایشی کار بکنیم. متأسفانه در سال‌های گذشته دفاع از تئاتر انقلاب اسلامی و دفاع از تئاتر مذهبی و دفاع مقدس به‌شدت زیر ضربه بوده است و در سایه و گوشه قرارگرفته است و دلیل آن این است که خیلی از مدیران دوست نداشتند که انگ انقلاب و دفاع مقدس بر پیشانی‌شان خورده شود شاید شعار می‌دادند اما در عمل چیز دیگری نشان دادند. این نگاه مدیران بر پهنه تئاتر انقلاب اسلامی در سراسر کشور قرار می‌گیرد و ریل‌گذاری‌ها عوض و باعث می‌شود که ما نتوانیم کشف زیبایی‌شناسی تئاتر انقلاب اسلامی را داشته باشیم. کدام هنرمند تابه‌حال توانسته است زندگی شهید همت را برای نسل چهارم و پنجم انقلاب اسلامی با زبان نمایش دراماتیزه و به صحنه بکشد. اگر مسائلی از این دست انجام شود، آن وقت است که ما می‌توانیم در کنکاش آن نمایش، زیبایی‌شناسی را با واژه‌هایی که در کتاب‌ها است مقایسه کنیم و ببینیم آیا واقعاً این اتفاق افتاده است یا خیر. امیدوار هستم بارقه‌هایی از امید برای تجلی زیبایی‌شناسی تئاتر انقلاب اسلامی را در آینده تئاتر ببینیم و در آینده، برنامه‌ریزی استراتژیک تئاتر کشور برای ریل‌گذاری دقیق‌تر به‌منظور رسیدن به سند مهندسی که در اختیار شورای انقلاب فرهنگی و حضرت آقا دائم بر آن طرح تأکید می‌کنند، انجام شود. وظیفه بودجه گذاران تئاتر و مسئولین بالادستی است که برای ۴ سال آینده برنامه‌ریزی داشته باشند و بگویند تراز هنر تئاتر انقلاب اسلامی به کجا می‌رسد و آن موقع در آن آثار به دنبال زیبایی‌شناسی تئاتر انقلاب اسلامی بگردیم. ما نمی‌توانیم در تعاریف به دنبال زیبایی‌شناسی تئاتر انقلاب اسلامی باشیم بلکه باید دولت حمایت کند و آثار فاخری تولید شود و بعدازآن، آثار را کالبدشکافی کنیم.

هوشنگ توکلی نیز در ادامه نکاتی درباره فهم هنر و گروه‌های تخریب‌گری که در عرصه هنر در بدو انقلاب به وجود آمده بودند را مطرح کرده و گفت: چند نکته ضروری را لازم است که در اینجا مطرح کنم. جناب آقای خسروپناه مباحثی را در حوزه فلسفه گفتند که مربوط می‌شود به فلسفه هنر یعنی در حوزه دیگری اتفاق می‌افتد و درباره هنر است. وقتی از ارسطو و افلاطون صحبت می‌کنیم باید به این نکته توجه کنیم که آن‌ها نیز در جامعه‌ای زندگی می‌کردند که مراسمات، تئاترها و مسائلی در جامعه‌شان برگزار می‌شده و جا افتاده بوده است و آن‌ها نظرشان را بر اساس کاری که انجام می‌شده است، داده‌اند؛ بنابراین حوزه بسیار دیر تصمیم گرفت که کار فکری در عرصه هنر انجام دهد؛ اما نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه کرد این است که انسان توانایی فهمیدن دارد. خداوند عقل را به انسان برای فهمیدن داده است. وقتی انسان فهمید، حق دارد که فهم خود را بیان کن و این بروز در حوزه هنر تعریف می‌شود، انواع مختلف بیان مطرح می‌شود به‌عنوان مثال من، علی‌رغم این‌که به شعر علاقه داشتنم اما به سختی شعر حفظ می‌کنم و آن را سخت می‌فهمم. می‌خواهم بگویم قرار نیست همه انسان‌ها همه هنرها را بفهمند. هرکسی آن بیانی که از فهمیدنش ناشی می‌شود را باید بگوید و انواع هنرها نیز از همین‌جا نشات می‌گیرد. زیبایی‌شناسی یک مفهوم فلسفی است و باید به آن در حوزه فلسفه پرداخت. هنر یک عمل دیگری انجام می‌دهد. هنرمند نیز کار خود را انجام می‌دهد که هم عالم محسوسات و هم عالم معقولات دارد. این فلاسفه هستند که در این‌باره نظریه‌پردازی می‌کنند و این‌ها باهم متفاوتند.

توکلی در بخش دیگری از سخنان خود یادآور شد: نکته مهمی که باید به آن اشاره کنم و به خصوص روی سخنم با جوانان و هنرمندان جوان است، این است که گذشته هر چه بوده حاصل آن را ما امروز در اختیار داریم و هنرمندان جوان ما پس از چهار نسلی که از مصائب استبداد دوران شاه عبور کرده است، دستاوردهای بسیار خوبی را به دست آوردند و باید حمایت شوند. آن‌ها بسیار زیاد و انبوه هستند اما مسئله این است که چگونه می‌توان با گردشی که در دهه هفتاد در دوران آقای هاشمی و با تغییر قانون اساسی و به موضوع خصوصی‌سازی تأکید شد و امروز به اینجا رسیده است، مفهوم انقلابی قانون اساسی را پیاده کنیم؟

وی افزود :ما دستاوردهای بسیاری داریم اما این دستاوردها پراکنده هستند این‌که چه شد این اتفاق افتاد به مقدمات انقلاب بازمی‌گردد. ما در انقلاب نیروهایی داشتیم که در داخل ایران در سطح حرفه‌ای کار کرده و صاحب اندیشه‌های مختلفی بودند. در این اندیشه‌های مختلف، اندیشه‌های جدیدی نیز از تفکر ایرانی‌هایی که به خارج رفته بودند و در انجمن‌های اسلامی نیویورک، کالیفرنیا و جاهای دیگر آموزش‌هایی دیده بودند، وارد حوزه‌های حوزه فعالیت‌های فرهنگی شدند و نقش آتش به اختیار را بازی کردند.

توکلی عنوان کرد: وقتی آقای فرهنگ دوران اصلاحات را نقد می‌کند ما برمی‌گردیم به اولین دوره‌ای که جناب آقای خاتمی وزیر ارشاد شد. درواقع انبوهی از افراد وارد عرصه هنر شدند و بدون آگاهی و دانایی فقط جهت تخریب حرکت کردند. رسالت این‌ها تخریب همه اندیشه‌ها بود حتی اندیشه‌های انقلابی در کنار گروه‌های دیگر قرار گرفتند. من یک مثال دور می‌زنم: آقای خلخالی آن زمان آمد و می‌خواست تالار وحدت را با بولدوزر تخریب کند اگر در آن تاریخ جناب آقای کلهر، اثنی‌عشری، بیت رهبری و فرمان امام نبود که آقای خلخالی عقب‌نشینی کند، تالار وحدت تخریب شده بود. می‌خواهم بگویم یک نگاه تخریبی وجود داشت و آن نگاه تخریبی چیزی به جز نگرانی و دلهره به همراه نداشت. این دوستان در حوزه فرهنگی و هنری هنوز هم وجود دارند و در لباس دوست در کنار هنرمندان دیگر قرار می‌گیرند. من تعجب می‌کنم وقتی در دوره ای مشاور جناب وزیر را می‌بینم که سی سال است او را می‌شناسم و خدمات او را می‌دانم و اطلاعاتی از هنر دارد اما چرا باید تخریبی عمل کند و مسائل را به بن‌بست برساند.

این بازیگر و کارگردان تئاتر ادامه داد: این‌ها مسائل عمده است که به آن اشاره کردم. ما گزارشی را به مقام معظم رهبری دادیم و گفتیم در طی این ۴۰ سال ما نزدیک به یک‌میلیون فارغ‌التحصیل رشته هنر داریم از سطح لیسانس تا دکترا و این خیلی اهمیت دارد. ببینید فقط گروه‌های تئاتر خیابانی که در آذربایجان شرقی فعال هستند حدود ۶۵ گروهند. همین جریان در ارومیه، اردبیل، مشهد و دیگر استان‌های کشور نیز وجود دارد. آن‌ها در این سال‌ها کار کردند؛ اما چون موانع بر سر راهشان بوده نمایش خیابانی رشد کرده است و امروز بالاترین دستاوردها را در این حوزه داریم. بنده خیلی امیدوار هستم که در آینده بتوانیم با مدیریت جدید باهمکاری آقای سالاری و جناب نظری بخشی از مشکلاتی که سر راه فعالیت‌های هنری قرار دارد به خصوص رشته تئاتر هموار شود تا بتوانیم به مرحله مطلوب برسیم و همه اندیشه‌ها بتوانند فعالیت خود را داشته باشند. به‌هرحال ایران نظام جمهوری اسلامی و نگاه عقیده و قانون اساسی داردکه بر این مبنا حرکت می‌کند. نگاه سودجویانه را باید از حوزه فعالیت‌های تئاتری برداریم و در این صورت حتماً تئاترهای خوبی را در آینده خواهیم داشت.

تمام تئاتر، دین است چون به ارزش‌های انسانی می‌پردازد

حسن دولت‌آبادی به‌عنوان آخرین سخنران جلسه بابیان این‌که تاریخ از پیش، یک سری از کارها را برای ما منظم و مرتب کرده است گفت: هنرمندان ما بعد از انقلاب دو دسته کلی شدند یک عده‌ای که انقلاب را قبول نداشتند و انقلاب نیز آن‌ها را قبول نداشت و آن‌ها خود دو دسته شدند یک گروه از آن‌ها از مملکت رفتند مثل آقای ساعدی یک تعداد هم ماندند و بعدها به‌مرور رفتند. گروه دیگر هنرمندانی بودند که انقلاب را قبول داشتند و میانه انقلاب نیز با آن‌ها خوب بود. آنچه من در ابتدای جوانی از انقلاب دیدم و آموختم بهره‌گیری از دانش گروهی بود که ماندند و خواستند که خدمت کنند. جلوتر که آمدیم متأسفانه یک سوء‌ظن متقابل نسبت به هنر تئاتر و نسبت به جریان انقلابی که تازه به سرکار آمده بود، وجود داشت و هنوز هم به نظر من آن ژست روشنفکری وجود دارد و ما حتی یک تئاتر که بتواند خون‌های ریخته شده و ارزش‌های انقلابی را نشان بدهد، نداریم ما در عکاسی و در فیلم هم توانسته‌ایم کار انجام بدهیم اما متأسفانه این ژست روشنفکری مخالف هنوز هم وجود دارد.

این مدرس دانشگاه گفت: چطور یک آمریکایی بدون پرچم آمریکا و نمایی از کاخ سفید یک فیلم نمی‌سازد. آن‌ها ممکن از ضعف‌ها را نشان بدهند اما در آخر یک آمریکایی خوب را به ما نشان می‌دهند؛ اما ما چه کردیم. بنده از ابتدای انقلاب در زمان یک مدیریت قدرتمند تئاتری، مدیر ادبی هنری ارشاد مازندران بودم. بخشی از دوره مدیریت من هم‌زمان شد با مدیریت آقای منتظری؛ مردی که درب اتاقش باز بود، نیروسازی کرد و به سراغ جوانان رفت و بودجه انجمن نمایش را بنا گذاشت و در مجلس از ارتباطاتش استفاده کرد و هرگز اهل سوءاستفاده نبود، به شهرستان‌ها توجه کرد. کارهای بنیادی و اساسی در آن زمان انجام شد که ما هنوز برپایه آن حرکت می‌کنیم. تمام تئاتر، دین است چون به ارزش‌های انسانی می‌پردازد و مگر دین به غیرازاین را می‌گوید. حالا ما جلوه ویژه‌ای از دین را در اسلام و تشیع داریم و گروهی هم می‌خواهد آن تئاتر را تولید کنند. ما جنگی باآن‌همه عظمت و ارزش و ازخودگذشتگی داشتیم و باید به آن بپردازیم و البته یک عده هم به آن می‌پردازند.

نهادهای مرتبط با تئاتر همسو و هماهنگ نیستند

وی در بخش پایانی صحبت‌های خود گفت: امروز نیازمند این هستیم که پولمان را درست خرج کنیم. ازیک‌طرف تعداد دانشجویان ورودی هنر بسیار زیاد هستند و بودجه زیادی صرف تحصیل آن‌ها می‌شود اما هیچ عرصه‌ای برای بهره‌برداری وجود ندارد. درس‌هایی که در حوزه نمایش در مراکز آموزشی تدریس می‌شوند متناسب نیستند. آیا درس‌هایی وجود دارد که به دانشجو دیدگاه فلسفی بدهد؟ خیر. می‌خواهم بگویم نهادهای مرتبط با تئاتر همسو و هماهنگ نیستند. هنرهای نمایشی ما درجایی می‌درخشند که مدیر قدرتمندی داشته باشند. امیدوارم جریان درست و باثباتی در اداره کل هنرهای نمایشی جاری شود و عده‌ای فکر نکنند که سهمیه تئاتری دارند و هرسال باید بودجه بگیرند.

دولت آبادی تصریح کرد: عناصر این پازل باید مرتب چیده شده باشد اما این پازل مرتب نیست. در تئاتر چیزی سر جای خودش نیست و از آن‌طرف نیز گاهی اگر یک تئاتر انتقادی شریفی تولید می‌شود برخی ظرفیت پذیرش آن را ندارند و شلوغ می‌کنند. الآن در این جلسه کلی حرف زده‌شده اما کجا ثبت می‌شود و در کجای سازندگی تئاتر مملکت استفاده می‌شود. دانشگاه ما در ارتباط با مرکز هنرهای نمایشی نیست، شهرستان‌های ما مهجور افتاده‌اند و هنرمندانش به جُنگ رو آورده‌اند و بسیاری بی‌نظمی‌های دیگر که امیدوارم با دلسوزی و نه با منفعت‌طلبی و کاسب‌کاری عده‌ای، بتوانیم این نهادها را هماهنگ کنیم و نسل تئاتری خوبی تربیت کنیم که به درد کشورمان بخورد.

علی منتظری که قرار بود در این نشست حضور داشته باشد به دلیل مشکلات اینترنتی نتوانست حاضر شود.

انتهای پیام



پست های مرتبط

پیام بگذارید