از امروز دقیقا ۲۳۰ روز تا آغاز مسابقات جام جهانی ۲۰۲۲ و نخستین بازی تیم ملی در این تورنمنت برابر انگلستان فرصت باقی مانده است. این زمان هم مثل برق و باد خواهد گذشت و به چشمبرهمزدنی شاهد آغاز کارزار قطر خواهیم بود. همه اینها در حالی است که هنوز تکلیف مهمترین مساله تیم ملی روشن نیست؛ این که دراگان اسکوچیچ را میخواهیم یا نه؟ مسابقات را با او شروع میکنیم یا نه؟ این بلاتکلیفی همه را در برزخ نگه داشته و به معنای واقعی کلمه ممکن است منجر به فروپاشی تیم ملی شود.
به گزارش در خبرها، روزنامه دنیای اقتصاد در ادامه نوشت: «روی کاغذ موضوع روشن است. اسکوچیچ ما را به جام جهانی رسانده و تا پایان این مسابقات هم با فدراسیون فوتبال ایران قرارداد دارد. با این حال دست کم بخشی از افکار عمومی نسبت به او اعتماد و اطمینان ندارد. چندی پیش فهرستی منتشر شده بود که اسکوچیچ را به عنوان ارزانترین مربی حاضر در جام جهانی قطر معرفی میکرد. به علاوه او به احتمال زیاد ضعیفترین رزومه را هم بین همتایان خود دارد. این مسائل آن قدر مهم هستند که نتایج جادویی و حیرتانگیز مربی کروات را هم تحت تاثیر قرار بدهند. به خصوص بعد از باخت به کره جنوبی که همراه با یک نمایش ضعیف بود، تعداد مخالفان اسکوچیچ افزایش یافت یا دست کم آنها مجال بهتری برای طرح نظرشان پیدا کردند. در نتیجه امروز در نقطهای ایستادهایم که هیچکس نمیداند سرنوشت اسکوچیچ چیست و حتی برخی رسانههای رسمی کشور هم با صراحتی بیسابقه نسخه اخراج آقای سرمربی را میپیچند. حالا شما خودتان را جای بازیکن تیم ملی بگذارید! آیا با این شرایط، به اندازه کافی از دراگان حساب میبرید و تحت تاثیر اقتدار و کاراکتر او خواهید بود؟ امکان ندارد.
میدانیم که تصمیمگرفتن در مورد ادامه یا قطع همکاری با دراگان اسکوچیچ فوقالعاده دشوار است. هر دو تصمیم تبعات خاص خودش را دارد. اگر او را حفظ کنیم و ناکام شویم چه؟ اگر او را رد کنیم و مربی جدید نتیجه نگیرد چه؟ این بیم و هراسها، فشار را بینهایت زیاد میکند؛ مخصوصا که فدراسیون فوتبال هم دوران گذار را پشت سر میگذارد و اصلا رئیس ندارد. همه اینها را درک میکنیم اما حقیقت آن است که بلاتکلیفی و ابهام موجود از هر سناریویی بدتر است. در این مورد خاص، بیتصمیمی حتی میتواند کشندهتر از تصمیم غلط باشد. یک بار برای همیشه، یک نفر در فدراسیون فوتبال یا وزارت ورزش باید «شجاعت» به خرج بدهد و بعد از مشورت و بررسی، با صدای بلند و قاطع نظر مجموعه را در مورد سرمربی تیم ملی بگوید. اگر قرار به رفتن اسکوچیچ است، هر روزی که سپری میشود در حکم زمانی است که برای انتخاب جانشین او و تسلط یافتن وی بر اوضاع تیم ملی از بین میرود. اگر هم قرار به حفظ اسکوچیچ است، فرمولش این مصاحبههای سست و بیجان نیست. بسیار محکمتر از اینها باید در مورد ابقای اسکو حرف زده شود و بساط گمانهزنی از میان برود. مشکل اما اینجاست که خود آقایان هم نمیدانند چه میخواهند. شرایط طوری است که یک عضو فدراسیون مصاحبه حمایتی انجام میدهد و عضوی دیگر علیه سرمربی کروات توییت میزند. با ادامه این شرایط، خدا به فریاد تیم ملی برسد.»
انتهای پیام