مدیر تیم تخصصی کودک و نوجوان در انجمن ازدواج و خانواده کشور درباره آثار منفی در میان گذاشتن کدورتهای پیش آمده میان زوجین و خانواده همسر با فرزندان، گفت: بعضا زوجین به هنگام دخالت خانواده همسر در زندگی مشترک و در نتیجه بروز اختلافاتی با همسر، فرزندان را در جریان کدورتهای پیش آمده قرار داده و با نادیده گرفتن نقش خود در بروز این اختلافات، خانواده همسر را عامل اصلی شکننده شدن زندگی مشترک عنوان میکنند؛ حال آنکه بیان این مسائل با فرزندان نتیجهای جز خشم و تنفر آنها از خانواده پدری یا مادری نخواهد داشت.
دکتر نازنین حبیبی در گفتوگو با در خبرها، درباره آثار منفی در میان گذاشتن اختلافات زوجین و خانواده همسر با فرزندان، اظهار کرد: بعضا دیده میشود در برخی خانوادهها پدر یا مادر نقش مظلوم و قربانی در برابر ظلم خانواده همسر را بازی میکند، به طوری که به هنگام دخالتهای خانواده همسر و در نهایت بروز اختلافات و کدورت میان زوجین، پدر یا مادر فرزند را در جریان ماجرا قرار داده و علت تمام اختلافات ایجاد شده در زندگی مشترک را به دخالت خانواده همسر نسبت میدهد و بدون در نظر گرفتن سهم خود در این دخالتهای نا به جا و کدورتهای پیش آمده طوری وانمود می کند که گویی خانواده همسر در حق او ظلم کردهاند.
حبیبی تصریح کرد: اما در حقیقت افراد سهم و مسئولیت خود را در بروز این اختلافات با خانواده همسر و در نهایت از هم پاشیدگی زندگی مشترک را نادیده میگیرند. حتی اگر خانواده همسر بیش از حد در مسائل و امور زندگی مشترک زوجین دخالت کرده و باعث بروز دعوا و اختلافات بین زن و شوهر شود، باز هم این همسر است که با عدم تنظیم درست روابط به خانواده خود اجازه دخالت در تمام موضوعات زندگی مشترک را می دهد.
به گفته این روانشناس کودک و نوجوان، در جریان قرار دادن فرزندان در این اختلافات چاره راه نیست چراکه کاری از دست آنها برای بهبود رابطه بر نمیآید و تنها از والد و خانواده او خشمگین و متنفر میشوند.
مدیر تیم تخصصی کودک و نوجوان در انجمن ازدواج و خانواده کشور با بیان اینکه زوجین تصور میکنند با این کار میتوانند نظر مثبت فرزند را به خود جلب کنند، حال آنکه از خشم ایجاد شده درون فرزند و پس از شنیدن علت این کدورتها غافل هستند، تصریح کرد: اینگونه فرزند نسبت به خانواده پدری یا مادری خود اعم از خاله، عمه، عمو و دایی و... خشمگین و بعضا متنفر میشود.
حبیبی همچنین در بخش دیگر سخنان خود درباره اثرات روانشناختی دخالت دادن بچهها در این اختلافات بیشتر توضیح داد: اگر فرزندان در سنین نوجوانی باشند ممکن است رفتارهای پرخاشگرانه منفعلانه از خود بروز داده، پرخاشگری را به شکل غیر مستقیم نظیر بیتوجهی به اقوام، سلام نکردن به فامیلها و دوری از دیدن آنها به هنگام حضورشان در منزل نشان دهند و یا خیلی واضح و مستقیم ساختار فامیل و خانواده را زیر سوال برده و به اقوام پرخاش کنند. بنابراین بیان این اختلافات با فرزندان هیچ حاصلی برای زوجین ندارد.
وی خطاب به والدین تاکید کرد: والدین با نادیده گرفتن مسئولیت رفتار خود و سهم همسر در بروز این کدورتها، تنها خانواده همسر را مقصر میدانند اما در حقیقت این زن یا شوهر است که نتوانسته "بندناف روانی" خود را با والدین پاره و جدا کند و به والدین خود اجازه دخالت در امور زندگی مشترک را میدهد.
این روانشناس در پایان سخنان خود خطاب به زوجین توصیه کرد: در چنین مواردی بعضا خود زوجین مهارت برقراری ارتباط سالم و رعایت فاصله با خانواده خود را بلد نیستند و مرزبندی بین روابط آنها با اقوام وجود ندارد و از این رو این اختلافات ایجاد میشود. اگرچه این امر به معنای کتمان دخالتهای نا به جای خانوادهها در زندگی زوجین و بروز اختلافات نیست، اما زوجین نیز باید نحوه مدیریت درست این اختلافات و روابط خود را بیاموزند.
انتهای پیام