وضعیت شعر خیلی بد است

بیژن مرادی کرمانی که به تازگی مجموعه شعر «عدد» را منتشر کرده است می‌گوید وضعیت شعر در جامعه ما خیلی بد است.

این شاعر که فرزند هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده پیشکسوت است در گفت‌وگو با در خبرها درباره کتاب خود گفت: واقعیت این است که خیلی وقت است که می‌نویسم، هم شعر هم داستان، اما همیشه شعر برایم یک جنبه شخصی و خصوصی داشت و فقط دوستی که شعرها را برایش می‌نوشتم آن‌ها را می‌خواند. هیچ‌وقت به فکر چاپ کتاب نبودم تا یکی‌دو سال پیش که بحث کرونا پیش آمد و شرایطی که مردم در خانه و در قرنطینه بودند. همان دوست به من گفت شعرها و نوشته‌هایت خوب است و پیشنهاد کرد آن‌ها را چاپ کنم تا شاید در این دورانی که همه گرفتاری دارند، بتوانند با خواندن شعری، چند دقیقه‌ای انرژی مثبتی دریافت کنند، من هم بر مبنای همین توصیه فکر کردم کتاب «عدد» را منتشر کنم. البته تعداد شعرها بیشتر از این بود، شاید چند دفتر شعر ولی با توجه به ایده‌ای که داشتم این تعداد شعر در کتاب آمد، می‌شود گفت کتاب اولم نیست بلکه بیشتر تجربه اول است. یک‌سری شعرها را انتخاب کردیم تا خط روایت داستانی کتاب در چهار فصل حفظ و چاپ شود، به طور کلی تمام اعداد کتاب و عناوین شعرها هیچ کدامشان تصادفی نیست و مخاطب خاص و عام دارد.

او درباره این‌که به نظر می‌رسد شعرهای انتخابی تجربه زیسته‌اش هستند، اظهار کرد: شعرهای چاپ‌شده، شعرهایی است که بیشتر عاطفی و درباره دوست داشتن و حس محبت و مهربانی است، که همه افراد این حس را تجربه کرده‌اند، و زمانی که حس مشترکی باشد همه به نوعی با آن ارتباط برقرار می‌کنند، ممکن است با خواندن شعر به آن خاطره یا یاد برگردند و با تبسمی حس دوست داشتن را مزه کنند و حالشان‌ را حتی برای لحظه‌ای خوب کنند، به‌نظرم اگر کتابی ۶۰ شعر داشته باشد و هر کس با هر نظر و عقیده و سلیقه‌ای از ۱۰ شعر از این مجموعه خوشش بیاید، می‌شود گفت مجموعه خوبی است چون توانسته ارتباط بگیرد.

به گفته بیژن مرادی کرمانی او از نوجوانی شعر و داستان نوشته است و با توجه به شغلش، معاون کتابخانه فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، در کار کتاب است و خواسته شخصی خودش بوده که اولین چیزی که چاپ می‌کند، شعر باشد و بر مجموعه دوم خود کار می‌کند.

مرادی کرمانی درباره این‌که برخی می‌گویند دوران شعر تمام شده و این‌که وضعیت شعر و کتاب شعر را چگونه می‌داند، نیز توضیح داد: وضعیت شعر در جامعه ما خیلی بد است؛ در واقع وضعیت کتاب در جامعه ما بد است و می‌توان گفت وضعیت شعر بدتر است، بیشتر ناشران بخش شعر خود را تعطیل کرده‌اند، و دیگر کسی کتاب شعر نمی‌خرد، چون مخاطبان می‌توانند یک متن کوتاه و شعر را در فضای مجازی در عرض چند دقیقه بخوانند اما داستان و رمان را نمی‌توانند و به همین دلیل مخاطبان سراغ داستان و رمان می‌روند، و هنوز چندهزار تایی کتاب داستان و رمان فروش می‌رود اما این‌که بگوییم شعر وجود ندارد، و دورانش تمام شده درست نیست زیرا شعر قدیمی‌ترین هنر نوشتاری ایرانیان است و معتقدم هر ایرانی در درون خود یک شاعر دارد و فقط بعضی افراد می‌توانند آن را بگویند و بیان کنند و بعضی از افراد نمی‌توانند. در فرهنگ خودمان حافظ و شاهنامه داریم و در اعیاد و مراسم‌های مذهبی و آیینی‌مان همیشه شعر جایگاه ویژه و حضور داشته و هر ایرانی با شعر بزرگ می‌شود و رشد می‌کند و زندگی می‌کند و شعر جزئی از فرهنگ و اندیشه و پوست و خونمان شده بنابراین نمی‌توانیم بگوییم تمام شده است.

او خاطرنشان کرد: البته ممکن است مخاطبان با توجه به حضور تکنولوژی، داستان چندجلدی و شعرهای بلند را نخوانند و بخواهند مفهوم را در کوتاه‌ترین زمان و با کمترین کلمات دریافت کنند به همین دلیل شعرهای کوتاه طرفدار بیشتری دارد تا شعرهای چندصفحه‌ای و بلند، در دوره‌ای هستیم که روابط بین آدم‌ها هم این‌طور شده، حتی در فضای مجازی، کلمات را به صورت کامل نمی‌گویند؛ دو کلمه حرف می‌زنند و یا شکلک می‌فرستند که معنای یک جمله را می‌دهد. این سیستم زندگی شده و در جهان امروز و فوران اطلاعات روزمره باید معنی را در کوتاه‌ترین و مختصرترین شکل ممکن به مخاطب ارائه داد، در مورد شعر هم همین‌طور. حذف شعر از زبان فارسی و فرهنگ ایرانی غیرممکن است، البته شکلش عوض شده مانند زبان فارسی که زبان چندصدسال پیش نیست و واژه‌های جدیدی اضافه شده و واژه‌هایی کمتر استفاده می‌شود و بعضی کلمات مهجور دیگر استفاده نمی‌شود ولی زبان فارسی هنوز زنده است و ماندگار مانده و می‌ماند. مسئله دیگری که وجود دارد فرهنگ کتابخوانی در مردم ایران با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی و سیاسی رشد نکرده و نسبت به چند دهه قبل کمتر کتاب می‌خوانند و حتی دیگر کتاب نمی‌خوانند و این موضوع از سرانه مطالعه‌ کشورمان و تیراژ کتاب‌هایمان با توجه به جمعیتمان هم مشخص است. اما کتاب شعر یا داستان هنوز نیمه‌جانی دارد، نفس می‌کشد و به پیش می‌رود.

مجموعه شعر «عدد» سروده بیژن مرادی کرمانی در ۱۲۰ صفحه با شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۴۴ هزار تومان در نشر ایهام منتشر شده است.

در سروده پشت جلد کتاب آمده است: من شعر نمی‌گویم

لرزش‌های عصبی پاهایم ر ا

واژه می‌کنم

و در رقص دود سیگار

غرق می‌شوم،

من شعر نمی‌گویم

سرنوشت بی‌سرانجامی را

-که تو خوب می‌دانی-

چنگ می‌زنم،

من شعر نمی‌گویم

نرسیدن را

قدم نورسیده‌ای می‌کنم...

*******

اعتراف می‌کنم

دوستت دارم

و تبعید می‌شوم به زمین

به جایگاه همیشگی

اعتراف می‌کنم

گناه کرده‌ام

و تبعید می‌شوم به زمین

به زندان همیشگی

نه حوّا

نه شیطان

نه وسوسه گندم و سیب؛

مرا نگاه نو بس بود

مرا حضور تو کافی...

انتهای پیام



پست های مرتبط

پیام بگذارید